با استعانت از درگاه خداوند منّان و تحت توجّهات
حضرت ولي عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفداء ؛ سیستم ختم قرآن و ختم
صلوات از طریق ارسال پیامک
در وب سایت ختم قرآن مجید راه اندازی شد.
یاران قرآنی می توانند در هر زمان که مایل باشند با ارسال اعداد
زیر به شماره 30006236
در ختم جهانی قرآن و صلوات شرکت کنند. (لطفاً بعد از ارسال چند
دقیقه برای دریافت پاسخ منتظر بمانید.)
0 - راهنما
1 - یک صفحه
2 - یک حزب
3 - یک جزء
4 - 100 صلوات
5 - 500 صلوات
6 - 1000 صلوات
توجه : در این روش
ختم قرآن و ختم صلوات به صورت روزانه نیست اما محدودیتی در دفعات
ثبت نام وجود ندارد.
فرا رسیدن روز عرفه و عید سعید قربان بر تمامی مسلمانان جهان مبارک باد.
قرباني از قديمي ترين ايام تا اسلام
ذبيحه و قرباني آئيني است که در اغلب اديان
و مذاهب دنيا وجود دارد . قرباني شايد همانند ديگر بخشش ها و
عطاها که ايمان آدمي را مي آزمايد براي سنجش ميزان گذشت انسان
از مالکيت ها و تملک هاست، و شايد براي آشکار شدن صدق نيت ها .
عيد قربان بر نماد قرباني بزرگ ابراهيم استوار است. ابراهيم
درکشاکش اطاعت از جان هستي و مهر پدري گرفتار آمده است.
روياهاي شبانه او را به قرباني کردن
عزيزترين فرزند امر مي کند و دل پدري کهنسال در عشق پسر نوجوان
گرفتار است. ابراهيم تسليم اوامر الهي مي شود اسماعيل را به
قربانگاه مي برد و آنگاه... از جانب خداوند گوسفندي وارد مي
شود تا به جاي اسماعيل ذبح شود. چرا که ابراهيم به وحي الهي
عمل کرده است.
او پيش از آنکه اسماعيل را به قربانگاه
برد، مهر به اسماعيل، مهرپدري به يگانه پسرش را به مذبح برد و
سر بريد و نمادي شد براي گذشتن از همه چيز در راه رضاي خداوند.
ابراهيم بزرگمرد بت شکن تاريخ دريافت خداوند او را تنها و خالص
و سره از آن خود مي خواهد. خداوند غيور است در دل ابراهيم که
جاي مهر خداوندي است جايي براي اغيار نيست، حتي اگر اين غير،
اسماعيل باشد.
در تمام اديان الهي اسلام، مسيحيت، زرتشتي
و يهود مراسم قرباني وجود دارد و همينطور در ساير آئين هايي که
برخاسته از اسطوره ها، افسانه ها و چند خدايي انسان کهن است مي
توان ردپاي پررنگي از اين مراسم را مشاهده کرد. آنچه در زير مي
آيد بررسي اجمالي در اين زمينه است.
قرباني ، امروزه به ويژه در ميان مسلمين با هدف و انگيزه تقرب
و يا عمل به نذر است و منحصراً با ذبح حيواني که براي مراسم در
نظر گرفته شده است به انجام مي رسد ولي در گذشته هاي دور و در
ميان قبايل گوناگون با انگيزه ها و شيوه هاي متفاوتي (از قبيل
قرباني کردن حيوان و انسان) انجام مي يافته است.
انگيزه ها واهداف قرباني در ميان قبايل و
طوايف دوره باستان که بيشتر آنان ارباب انواع ( خداي خورشيد،
آسمان، زمين، ماه، باران و...) را مي پرستيدند شامل موارد زير
بوده است:
1- ايمني از خشم خدا و طلب ياري از او: مومنان در جريان عبادت
خود را به مذبح که در جلوي معبد قرار داشت مي رساندند و به
وسيله قرباني و نماز از خشم خدا ايمني مي يافتند و ياري او را
جلب مي کردند.
2- قرباني انسانبه خاطر دوستي: که گاه افراد انساني قرباني مي
شدند.
3- جلب خشنودي خدايان: انسان دوره باستان به واسطه آنکه خود را
در برابر طبيعت ناتوان و رويدادهاي آن را خارج از اختيارات خود
و در مقابل منافع خود مي ديد همواره براي برآوردن خواستهايي
نظير رويش محصول، يافتن شکار، بارش باران، فرونيامدن صاعقه و
امثال اينها براي الهه هاي اين پديده هاي طبيعي قرباني مي کرد.
4- هنگام شيوع بيماري: هنگام شيوع بيماري هاي خطرناک در
"ماسالي" ، يکي از بينوايان شهر را جامه مقدس مي پوشاندند و از
بيت المال اطعام مي کردند و سپس او را با شاخه هاي مقدس مي
آراستند و در ميان مردمي که تصور مي کردند با اين عمل
گناهانشان بخشوده مي شود، او را از بالاي صخره به زير مي
انداختند.
5- هنگام قحط و غلا: مردم "آتن " هنگام قحط و غلا در شيوع
طاعون و امراض ديگر يک يا چند نفر از افراد بشر را قرباني مي
نمودند تا شهر خود را پاک سازند.
6- براي پيروزي در جنگ: سپاهيان قبل از آغاز جنگ براي پيروزي
خود قرباني تقديم مي کردند.
7- تطهيرمحل تشکيل مجالس عمومي:در آتن براي تطهير محل تشکيل
مجالس عمومي خوکي قرباني مي کردند.
8- گريزاندن ارواح تبهکار و مصيبت: اين آئين به ويژه در ميان
روميان انجام مي گرفت. دسته ايي برگرد چيزي که مي بايست
پيراسته شود مي گشتند و نماز مي گزاردند و قرباني مي کردند و
بدين گونه ارواح تبهکار را مي پراکنده، مصيبت را مي گريزاندند.
اين عمل به ويژه براي محصول، رمه، سياه و شهر به کار مي رفت.
9- دفع بحران بزرگ: بعضي از اقوام باستاني به هنگام بحران هاي
بزرگ، کودکاني تا سيصد تن را در عرض يک روز قرباني مي کردند.
10- کفاره گناهان: در حالات يهود مي خوانيم که آنها براي کفاره
گناهان خويش قرباني مي کردند.
شيوه هاي قرباني به طرق گوناگوني نه شايد به گوناگوني انگيزه
ها و اهداف آن انجام مي گرفت که پرتاب کردن از صخره، استفاده
از تبردو دم و سوزاندن قرباني از اين روش هاست.
در بخش دوم اين نوشتار به بررسي مراسم قرباني در ميان اهل
کتاب( يهود، نصارا و زرتشتيان) خواهيم پرداخت.
- دين يهود:
از واقعيت ذبيحه و قرباني در بين يهود اوليه به
دليل تحريف هايي که بر تورات رفته است، اطلاعي در دست نيست و
آنچه هم اکنون از اين مراسم در اختيار داريم از منابع فعلي
يهود است.
درباب32- سفر خروج مي خوانيم که: جناب هارون گوساله ساخت و
مذبحي براي او بنا کرد وفرياد زده گفت: فردا عيد است . براي
خداوند گوساله را عبادت کرد و بني اسرائيل را هم امر به عبادت
او نمود. پس ايشان به امر هارون ذبايح براي گوساله ذبح نمودند
و قرباني ها براي تقرب کردند.(1)
در آيه 3 از باب 5 سفر خروج مي خوانيم: به صحرا برويم و نزد
يهوه خداي خود قرباني بگذاريم مبادا ما را به وبا يا شمشير
مبتلا سازد. از آنچه که در کتاب مقدس آمده مي توان نتيجه گرفت
که ذبح قرباني يکي از اجزاء دين يهود است.
در شريعت حضرت موسي براي ذبايح نظم و ترتيبي وضع شده بود در
حاليکه قبل از شريعت وي با توجه به نوع و تعداد ذبايح و شرايط
ذبح، ذبايح اختياري بودند هر کاهن با دست خودش ذبح مي کرد.
کَهَنه (کاهنان) در بين يهود آناني بودند که به درجه کهونت
رسيده و اجازه داشتند خودشان قرباني و ذبايح را ذبح کنند. آنها
تنها کساني بودند که وظيفه انجام شعائر ديني را به عهده
داشتند.
قبل از آنکه حضرت موسي به کوه طور خوانده
شود و الواح مقدس را دريافت کند، ذبايح در بين بني اسرائيل
اختياري بود، وضعيت ثابت و مرتبي نداشت و با توجه به نوع حيوان
مذبوح و ذبايح تعداد آنها و شرايط متفاوت بود. ولي پس از آن در
ذبح و قرباني ها ترتيب و انسجامي پديد آمد و بعدها تقديم ذبايح
در خانواده هارون انحصاري گشت.
قرباني در يهود به دو دسته قرباني "خونين" و"غيرخونين" تقسيم
مي شدند که ذبايح خونين خود سه دسته بودند.
1- قرباني و ذبايح سوختني:
رسم چنين بود که آنها را به گونه ايي مي سوزاندند که غير از
پوست حيوان چيزي باقي نمي ماند که البته آن پوست نيز سهم کاهن
بود.
2- قرباني ها و ذبايح تکفيري و خطايي:
چنانکه از اسم آن برمي آيد به جهت تکفيرگناهان و يا تجاوز از
شريعت دهگانه موسي انجام مي يافته و پاکي فرد خاطي هدف آن بوده
است. البته در اين نوع ذبايح تمام ذبيحه سوزانده نمي شد بلکه
تنها دنبه هاي آن سوزانده مي شد و آنچه از ذبيحه باقي مي ماند
به کهنه مي رسيد.
در اين مراسم اگر دسترسي به قرباني بزرگ
نداشتند يک جفت کبوتر قرباني مي کردند.
3- قربانيها و ذبايح سلامت:
اين نوع قرباني جزو ذبايح واجب محسوب نمي شد.
علاوه بر اينها ذبح دو گنجشک براي تطهير و شفا يافتن از برص
انجام مي گرفت. اوامر دهگانه خداوند امر مي کرد ذبايح از عيوب
مبرا و از سلامتي برخودار باشند ونيز امر مي کرد که تعداد
ذبايح تقديمي بايستي متناسب با قدرت و توان تقديم کننده باشد.
کيفيت تقديم ذبايح چنين بود که فقط شحم( پيه) و کليه هاي آنها
را مي سوزاندند و باقي مانده به مصرف کاهن و تقديم کننده مي
رسيد. به اينصورت که گوشت سينه و کتف ها به کاهن و باقي را به
صاحب ذبيحه مي دادند.
بخش ديگري از ذبايح يهود ذبيحه طيور و پرندگان است که خود به
سه دسته تقسيم مي شد.
1- اگر فردي گناه مي کرد و قدرت ذبح حيوان چهارپا را نداشت،
بخاطر فقر و نداري پرنده ايي را ذبح مي کرد که کفاره گناهانش
باشد.
2- براي تطهير زنان بعد از زايمان.
3- براي تطهير شفا يافتگان از بيماري برص.
ديگر ذبايح معمول در بين يهود ذبايح يوميه بوده است که بره ها
و قوچ هاي دو ساله ايي را يکي صبح و ديگري عصر بعد از غروب
خورشيد ذبح مي کردند.
و اما ذبايح غيرخونين يهود به اين صورت بود که کاهن دو دستش را
بر سه بز نري به اسم" عزازيل" گذارده و به تمام گناهان بني
اسرائيل اعتراف مي کرد، سپس حيوان را بدون سربريدن در بيابان
رها مي ساخت. که البته همه اين مراسم قرباني اعم از خونين و
غير آن با دعايي همراه بود.
- دين مسيحيت:
ذبيحه و قرباني در نزد نصاري يک جزء جوهري و يک بخش انفکاک
ناپذير ديني محسوب مي شد. نصاري ذبايح خود را فقط " لوجه الله"
تقديم مي کردند به اين صورت که ذبيحه تقديمي را براي رضايت
خداوند نابود مي کردند و به اين وسيله به سلطه خداوند برخويش
اعتراف مي کردند.
ذبيحه در نزد بعضي از مسيحيان يکي بيش نيست و آن جسد و خون
مسيح است که برمذبح توسط کهنه پيشکش مي شد ذبيحه در نزد ايشان
دو صورت ظاهر و باطن داشت، صورت ظاهر نان و شراب و صورت باطن
به جسد و خون مسيح استحاله مي شد و به اين صورت ذبيحه تمام
بود. اما در نزد پروتستان ها مسيح فقط آن ذبيحه آخري است و اين
استحاله نان و شراب را به گوشت و خون مسيح منکرند. نصاري هنگام
ذبح اسم حضرت مسيح را برده و سپس ذبيحه خود را ذبح مي کردند.
- دين زرتشت:
براي بررسي آئين قرباني در دين زرتشت بهتر آن است آن را در سه
دوره قبل، همزمان و بعد از زرتشت بررسي کنيم:
الف- قبل از زرتشت:
در اين دوره ذبح قرباني وجود داشته است. آئين و دين رايج آن
زمان "مهرپرستي" و "ميترائيسم" بوده و به گواهي تاريخ در اين
کيش قرباني جايز بود. پيروان اين کيش به هنگام بهار گاوي را در
معبد قرباني مي کردند. در اين دوره علاوه بر اهورامزدا
چهارعنصر آفتاب و ماه، آب و خاک نيز مقدس شمرده مي شدند و براي
آنها فديه وقرباني مي دادند.
ب- همزمان با زرتشت:
در زمان ظهور زرتشت اختلاف بسيار است و اين اختلاف زماني از
6500 تا 400 قبل از ميلاد مسيح را دربرمي گيرد ولي زمان ظهور
زرتشت هرزمان بوده باشد ، به گواهي مطالب گاتاها( گفته هاي
زرتشت) هرگونه ذبح حيوانات، قرباني کردن آنها و ساختن معبد
ممنوع بوده است. چرا که به اعتقاد ايشان چهارپاياني که بشر را
غذا مي دهند و براي او کار مي کنند بايد مورد احترام قرار
گيرند.
زرتشت در گاتاها صريحاً اعلام مي کند:
نفرين تو اي مزدا به کساني باد که با تعليمات خود مردم را از
کردار نيک منحرف مي سازند و به کساني که حيوانات را با فرياد
شادماني قرباني مي کنند.
در حقيقت چون آئين هاي چند خدايي پيش از زرتشت بر قرباني هاي
متعدد و مکرر استوار بود زرتشت با ايجاد يک رفرم مذهبي، برخي
آداب ورسوم مرسوم رايج زمان خويش را حذف و آئين جديدي بنيان
نهاد.
ج- بعد از زرتشت:
بعد از مرگ زرتشت تعاليم وي تحت تأثير سنن جاري و احتياجات
زندگي و تمايلات مومنين تغيير يافت و ذبح قرباني با مراسم شگفت
آوري پاي به عرصه نهاد و تا آنجا پيش رفت که زرتشتيان در مراسم
و اعياد خويش از قرباني استفاده مي کردند. يکي از اين مراسم
جشن مهرگان است ( به جا مانده از روزگاران مهرپرستي ) که زرتشت
با تمام نيرو با آن مخالفت ورزيده بود ولي معلوم نيست دوباره
در چه عهدي و در اثر چه عواملي در بين زرتشتيان متداول شده است
.
در قرن هاي اخير اغلب خانواده هاي زرتشتي
ساکن ايران در جشن مهرگان گوسفندي را سر مي بريدند.
زرتشتيان ظاهراً تنها در جشن بهمنگان است که از خوردن گوشت و
قرباني خودداري مي کنند. زرتشتيان بهمن( وهومن) را فرشته مقرب
"اهورامزدا" مي دانند و در عالم معنوي آن را مظهر انديشه نيک و
دانش خداداد مي دانند. پاسباني چهارپايان سودمند در عالم
جسماني به اين "امشاسپند" واگذار شده است و در اين روز
زرتشتيان در جشن بهمنگان يا بهمنه که در روز بهمن از ماه بهمن
واقع مي شود از کشتار حيوانات و خوردن گوشت آنها خودداري مي
کنند.
متعصبين آنها اين عمل يعني پرهيز از خوردن
گوشت و کشتار گاو و گوسفند و مرغ و... را در همه روزهاي ماه
بهمن ادامه مي دهند. در اينجا لازم به يادآوري است که روزهاي
وهمن(2) ماه(3) گوش(4) و رام(5) در نزد زرتشتيان بنام روزهاي "
نَبُر" معروفند و هرماه در چهار روز نامبرده زرتشتيان" نبرنگه"
نگاه مي دارند يعني از ذبح حيوانات و مصرف گوشت آنها خودداري
مي نمايند.
با آنچه آمد به نظر مي رسد که قرباني در دين اسلام خردمندانه
ترين و مقتصدترين آئين در ميان تمام اديان است. در دين اسلام
تنها قرباني هاي واجب ، قرباني روز عيد قربان براي حاجيان و
قرباني در پي نذر و قسم است. بقيه قرباني ها اعم از عقيقه کردن
گوسفند براي بيمه کردن سلامت کودک و امثال آن مستحب است و از
سوي ديگر تاکيدات مکرر شده است که قرباني ها در ميان افراد بي
بضاعت و خويشان تقسيم شود. که اين مسئله در مقايسه با سوزاندن
حيوان و رها کردن آن در صحرا که آشکارا اسرافي در منابع غذايي
است بسيار سودمندانه و خردمندانه است.
پي نوشت ها:
1- البته طبق آيات قرآن کريم اين سامري بوده که گوساله را
ساخته و قوم يهود را به عبادت آن فراخوانده و نه حضرت هارون.
2- وهمن، روز 2 هر ماه .
3- ماه، روز 12 هر ماه.
4- گئوش يا گوش، روز 14 هر ماه.
5- رام، روز 21 هر ماه.